گل خوشبوی من، یاسگل خوشبوی من، یاس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
پیوند آسمونی ماپیوند آسمونی ما، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
نفس هامون زیر یک سقفنفس هامون زیر یک سقف، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

گل بهشتی

دلم گرفته

1391/6/5 20:56
نویسنده : مهر ماردانه
887 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دلم خیلی گرفته 

می دونمم که واسه چی گرفته؟

سربسته می گم- همه ش بخاطر اینه که گاهی آدم مجبور می شه در مقابل خواسته های دنیاییش کوتاه بیاد حالا اون خواسته ها و توقعات گناه یا غیر معقول هم نیستنا ولی خب گاهی آدم نمیتونه به هر چیزی که دلش می خواد با اون سرعتی که دلش می خواد دست پیدا کنه.نمیتونه اون موقعیتی رو که براش ایده آل بنظر می رسه و آرزوشو داره برای خودش و زندگیش فراهم کنه و اینجاست که دل آدم میگیره.

البته به قول یه بزرگی کسی که مومن واقعی باشه و توکل حقیقی داشته باشه بخاطر از دست دادن عزیزترین چیزهاشم دلش نمیگیره چه برسه به اینکه چیزی رو بخواد و فعلا نتونه بدستش بیاره!اون موقع دیگه بهش فکرم نمیکنه چه برسه به اینکه دلش تنگ شه و اشکشو دربیاره!گریه

ولی مومن وقعی؟!!!سوال

یعنی چی این کلمه که گفتم؟!!تعجبسوال

ای بابا من که فرسنگها تا اون درجه فاصله دارم.من که هنوز بعد از این همه اهن و تلپ اند خم بن بستم!

یعنی خداییش گاهی اوقات که همسرم بام حرف می زنه و مغزم رو شستشو می ده این طوری میشما! یعنی همه چیز رو میسپارم دست خدا و می گم خدایا ما از اول زندگی مون رو دادیم دست خودت- خودت هوای ما رو داشته باش...

ولی از اون جایی که کان الانسان عجولا (اسراء/11) وقتی یه کم میگذره و می بینم هنوز ظاهرا پیشرفتی توی قضیه بوجود نیومده و تازه پسرفت هم بوده صبرم تموم میشه و نفسم شروع می کنه به نق زدن!! و این وسط هم شیطون ملعون هی کیفور میشه و ...شیطان

خدایا کمکم کن تا ایمانم قوی تر از این و صبرم خیلی بیشتر از این بشه. خدایا چشم ظاهر بین منو ببند و توکلم رو بالا ببر.

می خوام از همسر جان خواهش کنم اگه تونست امشب بریم مهمونی شهدای گمنام 

انشاءالله که بطلبن

اگه رفتم برای شما هم دعا می کنم 

خیلی وقته توفیق زیارتشون رو پیدا نکردم ...آه... از این همه دل مشغولی و مشغله ی مزخرف که ما رو از دیدار شهدا محروم می کننافسوس

 

تقدیم به خدا جون خودم 

التماس دعا خواهران گلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

شاهده
5 شهریور 91 22:08
عزیــــــــزمی زهره جونم خانومی فقط میتونم بگم این نیز بگذرد...جالب بود دیشب خییییییییلی ناراحت بودمو هرچی گریه می کردم خالی نمی شدم دیگه گریه هام صداش رفت بالا و همسری متوجه شد
ولی همون موقع گفتم خدایا آرومم کن من دارم دق می کنم من که ایمان درست حسابی ندارم ولی تو خدایی...قرآن رو که باز کردم دقیقا اولین آیه این اومد المال و البنون زینة الحیاة الدنیا و الباقیات الصالحات خير عند ربك ثوابا وخير أملا ...باید بزنیم خودمونو به بی خیالی از دنیا...ولی خود خدا هم میدونه
انسان ظلوما جهولا ست...خودش کمکمون کنه وگرنه توو این دنیای وحشتناک نابود میشیم...


فدای همدردیت عزیزم
ممنون از دلداری قشنگ قرآنیت
ریحانه النبی
6 شهریور 91 8:45
سلام خانم گلی من هم مداوم به وبلاگت سر می زنم و خیلی حوصله به روز کردن وبلاگ رو ندارم اما سعی می کنم حداقل یه مدت یه بار این کار رو بکنم خلاصه ببخشید عزیزم راستی خیلی دلم برات تنگ شده ان شاءالله خدا کمکت می کنه
مامان جونی
6 شهریور 91 14:39
سلام مرسی بهم سرزدی بابایی نی نیم هنوز ازم خواستگاری نکرده!!!! ولی میدونم دوستم داره برام دعا کن لطفا راستی میخواستم بیام وبت ولی باز نشد اما اسم وبتو سرچ کردم ایندفعه باز شد بازم پیشم بیا ازحضور آدمای مومن تو وبم خوشحال میشم
مامان نفس طلایی
11 شهریور 91 0:36
همسرم همیشه برای شستشوی مغزی من میگه :
باید گذشتن از دنیا به اسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
سوی حسین رفتن با چهره ای خونین
زیبا بود این سان معراج انسانی ...


به به چه شعر زیبایی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل بهشتی می باشد