گل خوشبوی من، یاسگل خوشبوی من، یاس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
پیوند آسمونی ماپیوند آسمونی ما، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
نفس هامون زیر یک سقفنفس هامون زیر یک سقف، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

گل بهشتی

کمرنگ می شویم!

1391/7/4 1:07
نویسنده : مهر ماردانه
297 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل خانوم ها

دیشب آقاجون و مادر جون برای شهر مقدس قم بلیط داشتن. البته خواهر شوهرم و پسرش هم همراهشون رفتن چون کوپه ی دربست گرفته بودن.

خدا رو شکر حضرت معصومه طلبیدن و دیروز بلیط اینترنتی گرفتم برای هیجدهم.

خانوم جان ممنونم ازتون. انشاءالله بتونیم زائرهای با معرفتی باشیم.

امروز جلسه سوم آموزش شنا بود.

مربی جان مارو برد قسمت عمیق استخر و مجبورمون کرد بپریم تو آباسترس

اولش خیلی ترس داشت و نزدیک بود از دلهره قلبم بیاد تو دهنم. ولی بعدش خیلی خوب بود و دیگه خودم داوطلب پریدن می شدم. حرکت دو چرخه رو هم یادمون داد که البته با وجود تمرین زیاد هنوز خیلی ضعیفم.

ولی به هر حال فوق العاده بود. دیگه دلم نمی خواست از آب بیام بیرون...

اومدم خونه و با عجله یه ناهار خوشمزه درست کردم تا همسر جان از سر کار تشریف بیارن و نوش جان کنن...

نوش جان، آقا!

عصر هم برای خرید کتاب های این ترمم رفتیم بیرون و هشت تا کتاب گردن کلفت خریدم اوهاسترس

کتاب جونام.....عاشششششششششقتونمقلب

بعد هم روحمون رو با نماز جماعت توی مسجد شاد کردیم و بعدشم شیکم مبارک رو به آناناس بستنی دعوت نمودیم و برگشتیم خونه.خوشمزه

حجم درسهای این ترمم خیلی زیاده بنابراین دیگه نمی تونم مثل قبل در خدمتتون باشم.خصوصا که قراره همین اول کاری بریم سفر و ...

البته ما که دانشگاهمون گفته ترم جدید از پونزدهم و توی ساختمون جدیده شروع میشه ولی خب خودم باید شروع کنم ببینم اصلا می تونم از روی کتابها بخونم یا ...هیپنوتیزمیول

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

زینب (مامان امیر عباس)
4 مهر 91 0:48
سلام عزیزم انشالله موفق باشی کلم
مامان ابوالفضل
4 مهر 91 1:31
موفق باشی.خواهشن تو دیگه کمرنگ نشو.همه بیرنگ شدن نیستن مفقودالاثر شدن شما باش حالا.نکنه مد جدیده
مامان ابوالفضل
4 مهر 91 1:32
میگه راستی این همه رو دو.نفری خوردین؟
در انتظار....
4 مهر 91 22:09
دختر خوب و هنرمندو ورزشکار....
در انتظار....
4 مهر 91 22:10
به ما ربطی نداره.نرو دانشگاه. ما چشمامون ضعیفه کم رنگ نمی بینیم
در انتظار....
4 مهر 91 22:11
واااااااااااااااااااااااای زهره جونم من دعاااااااااااااااااااااا.یادت نره ها...
مامان نفس طلایی
5 مهر 91 19:55
عجب غذایی .... عالیه ... دستورش و بذاریا ... وای کتابای رشته ی ما که تو قطر بودن و گرون بودن دست بقیه رو از پشت بسته ... اما انشالله موفق باشی و... از حرفای فوق العاده ات هم ممنونم واقعا روحم تازه شد ممنون .... راستی به قول خودت باید به هر حال در راه موفقیت تلاش کرد پس انشالله بعد کارشناسیت حتما ارشد ....



چشم
مامان نفس طلایی
5 مهر 91 19:56
راستی حرم رفتی خیلی التماس دعا ... ما هم اگه خانم جون بخوان و بطلبن فردا می خوایم بریم ... انشالله
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل بهشتی می باشد