گل خوشبوی من، یاسگل خوشبوی من، یاس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
پیوند آسمونی ماپیوند آسمونی ما، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
نفس هامون زیر یک سقفنفس هامون زیر یک سقف، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

گل بهشتی

جوانی

سلام به خواهرای گلم عید همگی تون مبارک. ببخشید که نمی تونم خیلی بیام آپ کنم ولی تقریبا روزانه میام و به وبلاگ تک تکتون سر می زنم. آخه درسام خیلی زیادن و خودم و همسرم داریم از کوچکترین فرصتمون استفاده می کنیم. انشاءالله که هر دو مون موفق باشیم. دیشب داشتم با خودم فکر می کردم... احساس می کنم الان در یکی از بهترین موقعیت های زندگیم هستم. طرحم تموم شده و بسیار احساس آزادی می کنم. می رم استخر و کلاس شنا. بیشتر از قبل توی خونه هستم و بهتر می تونم به وظایفم رسیدگی کنم. دانشجوی ترم سه روانشناسی هستم و یه وبلاگ دارم که توش حرفهامو می نویسم و علاوه بر دوستهای قدیمیم دوستای تازه ای پیدا کردم که خیلی برام عزیزن. و از همهی ای...
8 مهر 1391

کمرنگ می شویم!

سلام گل خانوم ها دیشب آقاجون و مادر جون برای شهر مقدس قم بلیط داشتن. البته خواهر شوهرم و پسرش هم همراهشون رفتن چون کوپه ی دربست گرفته بودن. خدا رو شکر حضرت معصومه طلبیدن و دیروز بلیط اینترنتی گرفتم برای هیجدهم. خانوم جان ممنونم ازتون. انشاءالله بتونیم زائرهای با معرفتی باشیم. امروز جلسه سوم آموزش شنا بود. مربی جان مارو برد قسمت عمیق استخر و مجبورمون کرد بپریم تو آب اولش خیلی ترس داشت و نزدیک بود از دلهره قلبم بیاد تو دهنم. ولی بعدش خیلی خوب بود و دیگه خودم داوطلب پریدن می شدم. حرکت دو چرخه رو هم یادمون داد که البته با وجود تمرین زیاد هنوز خیلی ضعیفم. ولی به هر حال فوق العاده بود. دیگه دلم نمی خواست از آب بیام ...
4 مهر 1391

برای سلامتی مفید است!

حالا که اومدم چند تا عکس از سالادهای دست چین خودم براتون میذارم حظ کنید! چیز قحطی بود برای تزیین!؟ تربچه!!! به به هر روز بهتر از دیروز! حالا زیر این ظواهر زیبا چی پنهون شده خدا می دونه! به قول پشت سر ماشین سنگینا: بگو ماشاءالله! ...
4 مهر 1391

الا لعنة الله علی القوم الظالمین

سلام امروز یه تیکه از فیلم بسیار سخیف و توهین آمیزی که علیه حضرت رسول (ص) -که جانم عالمیان به فداشون- ساخته شده رو از اینترنت دیدیم. از نظر فیلمسازی بسیار ضعیف و مبتدی اما درجه ی گستاخی بیش از حد.  اونقدر گستاخانه و بی شرمانه که نمیشه بهش فکر کرد و در مورد چیزی گفت استغفرالله ربی و اتوب الیه یا صاحب الزمان آجرک الله  فدای دل پر خونتون بشم  فدای قلب شکسته تون بمیرم برای مظلومیت همیشگی شما و آبائتون یا مولا عجل علی ظهورک   کتاب ریحانه ی بهشتی تموم شد و انشاءالله می خوام سری کتاب های نسیم مهر رو شروع کنم. البته دست یکی از دوستامن و منتظرم بدستم برسونه. مهمونی هم بحمدلله بر...
31 شهريور 1391

مهمونی

سلام  دیروز نرفتم استخر. به جاش رفتم دنبال کار های پایان طرحم  و پس از چند بار رفتن به دانشکده و برگشتن به بیمارستان موفق شدم نامه ی پاین طرحم رو بگیرم .... هووووووووووووووررررررررررررررررررررررا انشائالله شنبه هم که قراره بریم اهواز برای دکتر آقاجون و مادر جون میرم دانشگاه اهواز ببینم توی اون شلوغی اول سال حاضر می شن مدرک اصلیم رو تقدیم حضورم کنن یا نه؟ خیلی خوشحالم که بعد از مدتها داره توفیق زیارت شهدای گمنام دانشگاه اهواز نصیبم می شه برای دیدنشون روز شماری می کنم. امروز اولین جلسه آموزشی شنا بود. خیلی عالی بود و شروع خوبی داشتم مربی مون هم واقعا این کاره بودا! وقتی روی آب قرار میگیری اساس سبکی و آرامش ...
30 شهريور 1391

شییییییییییییییرجه

سلام  صبح با ذوق زیاد بلند شدم رفتم استلخ!!! ولی مربی جان تشریف نیاورده بودن من هم چون بعد از تعویض بهم گفتن که مربی نیومده دیگه نیومدم خونه و موندم برای خودم آب بازی کردم. اولین باری بود که اینطوری می رفتم توی آب. چه حس خوبی بود.آدم احساس سبکی و بی وزن بودن  میکنه. خیلی آرامش داشت. امروز با اینکه کار خاصی انجام ندادم ولی همین که تنم به آب خورد بسیار مشتاق تر از قبل شدم که هر چه زودتر شنا رو کامل یاد بگیرم و بتونم بدون کمک گرفتن از لبه ی استخر توی آب شناور بشم. وااااااااای خیلی خوش گذشت. خیلی احساس شادابی می کنم. قراره انشاءلله فردا با مربی هماهنگ کنم و برم برای اولین جلسه ی آموزشی. هیپ هیپ هورا.... پی...
28 شهريور 1391

عید همه مبارک

سلام بر تو ای بانوی آب ها و آیینه ها سلام بر تو ای زیباترین مطلع غزل های عاشقی سلام بر نجابت دست ها و کرامت نگاه هایت السلام علیک یا فاطمة معصومه   سلام دوستان گلم پیشاپیش روز با شکوه تولد حضرت فاطمه ی معصومه رو بهتون تبریک می گم.هم چنین روز زیبای دختر رو به خودتون و دختر خانم های نازتون... جمعه دعوت بودیم مهران. ساعت هفت و ربع حرکت کردیم و ده دقیقه به یازده بود که رسیدیم خونه ی مادرشوهر سحر جون. توی راه برای استراحت و صرف چای ایستادیم و خیلی بهمون خوش گذشت سمیرا و همسرش و الهه و نامزدش هم با ما همراه بودن. مهران که رسیدیم استقبال خیلی گرمی از ما شد. خانواده ی صمیمی و مهربونی ...
27 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل بهشتی می باشد