گل خوشبوی من، یاسگل خوشبوی من، یاس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
پیوند آسمونی ماپیوند آسمونی ما، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
نفس هامون زیر یک سقفنفس هامون زیر یک سقف، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

گل بهشتی

دلم هواتو کرده

گل نازم سلام بعضی اوقات خیلی دلم هواتو می کنه. به بابایی می گم یه عروسک برام بخر که بجای بچه مون محکم بغلش کنم.دیوونه م ؟! دیوونه ی توام وروجک!!! چند روزه شروع کردم کتاب ریحانه ی بهشتی رو می خوام کامل بخونمش که وقتی قرار شد بیای فقط نیاز به دوره داشته باشه و اگه حالم زیاد خوب نبود از دستش ندم. گاهی شروع می کنم به دعا کردن که: خدایا بطنم رو پاک و پاکیزه کن تا لیاقت پرورش بنده ی معصوم تو رو داشته باشه. خدایا روحم رو برای مادری کردن تطهیر کن و قلبم رو از گناه بشوی... دوست دارم کوچولوی نازم ولی واقعا فعلا شرایط اومدنت جور نیست  احساس می کنم باید یه موقعیتی بوجود بیاد که هر دومون به این نتیجه برسیم که دیگ...
23 شهريور 1391

انتخاب واحد

چند دقیقه پیش انتخاب واحد کردم هیپ هیپ هورااااااااااااااااااااااااااااااا دوباره درس و دانشگاه  یوهوووووووووووووووووووو وووووووووو                   ...
22 شهريور 1391

یا امام جعفر صادق

سلام دوستان گلم  شهادت رییس مذهب شیعه امام جعفر صادق(ع) رو به امام زمان (عج ) و شما تسلیت میگم. چند روزه که دل و دماغ آپ کردن ندارم یعنی حرف خاصی هم نداشتم که بیام. به جز این خبر خوب که یکشنبه رسما طرحم تموم شد و دیگه سر کار نرفتم. البته امروز چون کمبود نیرو داشتن من اومدم کمک. ولی دیگه آزاد شدم......به به  دوشنبه با سحر جون رفتم وسایل شنا خریدم چون می خوام برم کلاس شنا. آخ جوووون هم چنین به مناسبت تموم شدن طرحم برای خودم جایزه گرفتم و همراه با همسر جان رفتم و یه سرویس زیبا و جدید گرفتم.البته با طلاهای قبلیم عوض کردم و کمی هم گذاشتم روش. جمعه ناهار دعوتیم مهران خونه مادرشوهر سحر جون. برنامه...
22 شهريور 1391

هنر من!!!

سلام همون طور که قبلا گفتم می خوام عکسهایی از مثلا هنر خودم توی تزیین غذا براتون بذارم. بابا بذار منم کشف بشم، اینجوری حیف میشم!! الویه با تم خرگوش اینم پروانه! حالا اینا رو ببینید! زرشک پلو با مرغ ویژه ی همسر جان! اینم ته چین قالبی باز برای همنفسم درست کردم   نوش جانت عزیزم   اینم غذای مورد علاقه ش خوراک مرغ ویژه ماه مبارک رمضان- از زوایای مختلف   اینم ظرف غذای بنده!!   خب! نظرتون چیه؟ امیدی بهم هست؟! انشاءالله توی یه پست دیگه سالادهامم به نمایش می ذارم . ...
17 شهريور 1391

سفرمون عقب افتاد

سلام  امرو صبح که همسر جان داشتن منو میاورزدن بیمارستان گفتن پیشنهاد دادن که ما دوتا دوم با آقاجون و مادر جون نریم قم و صبر کنیم تا اونا برن و بیان و بعد هم نهم برن مشهد و بیان و دوسه روز بعد از برگشتن اونا ما بار سفر ببندیم. البته قول دادن که سفرمون با عجله نباشه و با حوصله و بدون برنامه ی فشرده بریم سفر و شاید یه سری به مهربان و فاطمه و مامان ریحانة النبی هم زدیم. برنامه ی کرج و شمالمون هم بسیط تر بشه و شایدم از شمال رفتیم اصفهان پیش مامان جانم. آخه قرار بود ما دوم با آقاجون اینا بریم و دو سه روز بعد که اونا می خوان برگردن خونه ازشون جدا بشیم و بریم به سمت کرج و شمال و بعد هم با عجله برگردیم که نهم خونه باشیم چون اما...
17 شهريور 1391

آخ دندونم

سلام دوستان نازنین بالاخره این نی نی وبلاگ ما هم بروز رسانی شد و ... چند شب پیش توی فکر این افتاده بودم که اگه انشاءالله موقعی که خواستیم نی نی دار بشیم نی نی مون دوقلو شد چقد خوب میشه! و کلی رویا پردازی کردم. فرداش که رفتم بیمارستان یه سزارین دوقلویی داشتیم. خانومه دوتا پسر داشت و این دفعه هم دوقلو باردار شده بود. اسپانیال شده بود یعنی بیهوشی کامل نگرفته بود و از کمر بیحسش کرده بودن. موقعی که بچه هاش به دنیا اومده صدای گریه شونو شنید و کلی ذوق کرد. دوتا دختر ریزه میزه بدنیا آورد ولی خدا رو شکر حالشون خوب بود. دیگه جنسش جور شد، دو تا دخمل دوتا پسمل. خیلی دوست دارم ما هم دوقلو داشته باشیم. یه دختر یه پسر. گرچه می دونم خیلی سخ...
16 شهريور 1391

گود بای پارتی و ...

سلام عصر کلی نشستم و نوشتم بعد ازآخرین تنظیمات یه دفعه همه چی پرید!! چقد بعضی وقتا حرص آدم رو در یاره این نی نی وبلاگ!! ولی منم از رو نمیرم و از اول همه شون رو می نویسم! البته به شرطی که دوباره نپرن! چهارشنبه شب بعد از برگشتن از نینا پیزا یراست رفتم تو آشپزخونه و مشغول درست کردن سالاد الویه شدم. حالا ساعت چند؟ دوازده نصف شب. تزیینش کردم و گذاشتم تو یخچال. صبح همسر جان که خودشون آف تشریف داشتن منو با محموله رسوند سر کارم. از بوفه ی بیمارستان پنج تا نوشابه گرفتم و رفتم بالا. گود بای پارتی به مناسبت تموم شدن طرحم. برای خودم و چهارتا از همکارام : مینو منشی فیلد زنان، نجمه اپراتور کامیوتر،خانم قش...
10 شهريور 1391

خوب شدم

سلام  خدارو شکر اوضام خیلی بهتر شده، اصلا فکر می کنم یه کمی طبیعی بود همه ی خانم ها چند روزی این درگیری های فکری رو دارن و روی مسائل حساسیت زیادی پیدا میکنن حالا شدتش توی افراد مختلف متفاوته. منم از اونایییشونم که گاهی شدتش واقعا زیاد از حد وآزارنده میشه. هم برای خودم و هم برای همسرم. دیشب جاتون خالی رفتیم پیتزا نینا که صاحبش برادر یکی از همکارای آقامونه و یه شام حسابی زدیم به بدن. یه غذای من درآوردی ابداع کرده بود و اسمشو گذاشته بود چیدنی. خیلی خوشمزه بود البته من که مثلا رژیم دارم سعی کردم بیشتر از سالادش بخورم.بعد از اون هم رفتیم بازار شب و کمی خرید کردیم. خلاصه که خیلی خوش گذشت و حسابی حال و هوام عوض شد....
9 شهريور 1391

تصمیم جدید

سلام پیرو دل گرفتگی یکی دو شب قبل که تا یکی دو ساعت پیش هم ادامه داشت و تحت تاثیر شستشوهای مغزی که همسر جان عنایت فرمودن تصمیم گرفتم از این به بعد بیشتر روی خودم کار کنم و تا حد امکان از غر زدن پرهیز کنم.  احساس می کنم جدیدا خیلی عوض شدم دیگه اون ز اول عروسیمون نیستم خیلی بد شدم و بهونه گیر.... اخلاقم هم بهتر که نشده بدتر هم شده.  فکر این که با این رفتارها همسرم رو دلخور کنم آزارم میده. موقعی که با هم ازدواج کردیم مهم ترین چیز دنیا برام بودن در کنار ایشون بود تحت هر شرایطی ولی الان شیطون اونقد رفته توی جلدم که دارم دستی دستی آرامش زیبایی رو که هردومون در کنار هم داریم به هم میریزم فقط بخاطر خواسته های دنیایی! ...
7 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل بهشتی می باشد